و اگر من پیامبر بودم
نسخه شفا بخش بشریت در دست من بود
نه! کشت و کشتار نبود
جهل و نادانی هم نبود
نه یاد می دادم و نه اجباری در کار بود
خودشان را به آنها یادآوری می کردم
کمی آدم بودن همین!
......
پ.ن: این روزها چرک کف دست از زر و سیم هم نایاب تر شده!
قضیهء نایابی چرک کف دست به خاطر کشف مواد شویندهء بسیار قوی هست!
و چرک کف دست از نان شب هم واجب تر!!!
آدم بودن
و چرک کف دست نسلشون منقرض شده
و نامردی موج می زنه
و من یک ...............
روزی برسد که وجودت تبدیل به خواستگاه میشود و خواستگاهی که درش پیامبر بودن عادی ترین هاست
سلام!.....زیبا بود!....نگران چرک کف دست هم نباش!......جوینده یابنده است!....آپم منتظرت میای دیگه؟!....بهار[گل](برای دیدن صفحه به روز شده ctrl+F5 را بزنید!)
ولی نیستی!!
هووم...اگه پیامبر بودی چقده با حال میشد........
پیامبر جوان
زمین به زمین و
آسمان به آسمان
می گردد تا به معجزه ی نگاه،
جهان را با ریگی آشنا کند!
ریگی ساده
که در حاشیه ی هر رودخانه ی ساده تری یافت می شود!
همه می دانند،
کلاغ ها و هندوانه ها همیشه بوده اند
و لق ق آب
از چارستون جلبکها
برای گوش، حرف تازه یی نیست!
با این همه
سیاهی چشم و سرخی زبان
گم گشته های دیرین خود را جست و جو می کنند.!
ممنون اقا توحید که به من سر زدی .بله خوشحال میشم که اولین دوست وبلاگ جدیدم باشی
شما جای خود داری
دوستان همسفر منظورم بود
خیلی قشنگ بود اما فکر میکنم اینا همه اگر شاید نمیتونستیمم اینجوری باشیم
همه ما پیامبریم یه زمانایی خدا از طریق یکی از ما ها به یکی دیگه پیامشو میرسونه همه ما در صورتیکه راستی و حقیتو بگیم یه تیکه از خداییم .همه ما یه تیکه از خداییم ولی هممون خدا نیستیم
سلام
خیلی جالب بود!!!
. . . .
به منم سر بزن :)
منتظرتم
بیشتر از یک ماهه هر روز میام اینجا
اینو می خونم
ولی هیچی به نظرم نمیاد بگم..!
ایده ی جالبیه واقعا
سلام. پیامبران ما هم اومدن تا به ما بفهمانند که ما آدمیم ولی متاسفانه.............
دوباره که نیستی!!! پیامبران سالهاست که دیگر با بشریت حرفی نمی زنند!
بخاطر این صابون های مایعه
چرا این قدرت را نداری ؟
اگه شما هم حرف مفت دوست دارید تشریف بیاورید
کجایی تو؟؟...احیانا حالت خوبه؟!
ما از این نسخهه پیروی می کنیم ... ولی همچنان کلاهمون پس معرکه است ... چه جوریاس ؟
این ادم که گفتی کجاییه!؟